بیایید افکار خود را در مورد زندگی ریکاوری کنیم
خوشبختي ما در سه جمله است
تجربه از ديروز، استفاده از امروز، اميد به فردا
ولي ما با سه جمله ديگر زندگي مان را تباه مي کنيم
حسرت ديروز، اتلاف امروز، ترس از فردا
من خدا را دارم
کوله بارم بر دوش
سفری می باید
سفری بی همراه
گم شدن تا ته تنهایی محض
سازکم با من گفت:
هر کجا لرزیدی، از سفر ترسیدی؛
تو بگو از ته دل:من خدا را دارم.
من و سازم چندی است که فقط با اوئیم.
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم ... لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم
دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو ... که من ای ظن به رقیبان تو هرگز نبرم
همتم بدرقه ی راه کن ای طایر قدس ... که دراز است ره مقصد و من نوسفرم
ای نسیم سحری بندگی من برسان ... که فراموش نکن وقت دعای سحرم
راه خلوتگه خاصم بنما تا پس از این ... می خورم با تو و دیگر غم دنیا نخورم
خرم آن روز کز این مرحله بربندم بار ... وز سر کوی تو پرسند رفیقان خبرم
حافظا شاید اگر در طلب گوهر وصل ... دیده دریا کنم از اشک و درو غوطه خورم
پایه نظم بلند است و جهانگیر بگو
تا کند پادشه بحر دهان پر گهرم
No comments:
Post a Comment